عکس نان شیر

نان شیر

۲۸ مهر ۰۱
🛑
روزمرگی در زندگی زناشویی !
توی توییتر، عکسی دیدم از یک پیام منتشرشده بین زن و شوهری. زن نوشته «گوشت بخر.» مرد جواب داده «صبح گفتی، گفتم چشم.»

من ادامهٔ پیغام‌ها را نمی‌خوانم. با خودم می‌گویم «همه‌ش همین؟»
این تهی‌بودن از هر عمق و معنایی و سرشاربودن از روزمرگی جوری در نظرم غریب جلوه می‌کند که یادم می‌رود، من هم خودم تجربه زندگی مشترکی داشته‌ام با همین مکالمه‌های روزمره. شام چی داریم؟ داری میای ماست سِوِن بخر. کلید رو کجا گذاشتی؟

یک‌وقت‌هایی، روزمرگی و عادی‌بودن زندگی به‌خصوص زندگی مشترک طوری روشن و پرواضح شروع می‌کند به رژه‌رفتن جلوی چشم‌هایت که با خودت می‌گویی «همه‌ش همین؟» البته که همیشه فقط همین نیست.
هر بودنِ دونفره یا چندنفره‌ای، چیزهای بزرگ‌تر و ارزشمندتری از گزاره‌های گوشت بخر یا ماست بخر درون خودش دارد، اما باید پذیرفت که همیشه زورِ واقعیت و زندگی کردن مثل همه آدم‌های دنیا، بیشتر از تمام آن ایده‌آل‌ها، انتظارات عمیق و چشم‌اندازهای متفاوت است. پذیرفتن این واقعیت به غم آغشته است. اما خب مگر اصل زندگی دقیقا همین چیزها نیست؟

واقعیتِ زندگی دقیقاً همین‌هاست و باید پذیرفت که وسط روزمرگی، می‌شود کمی هم حاشیه‌های غیرروزمره ساخت....دوست نویسنده‌ام به مردی گفته بود «من گاهی آن‌قدر مشغول نوشتنم که زمان و مکان از خاطرم می‌رود. بعد به خنده گفته بود «ممکن است بدون شام بمانید.» مرد گفته بود «البته که شام مهم است.»

رفیق نویسنده‌ام دلخور بود که گفتم «خب راستش را بخواهی، واقعیتِ آدم‌ها همین است! بی‌نقاب. بی‌رودربایستی. چیزی یا کسی که دنبالش هستی، جایی غیر از واقعیت‌های معمولِ زندگی‌ست. وگرنه واقعیت همین است که شنیدی.»

#فاطمه_بهروزفخر
...